891 -- در پايگاه جهاني حسين فرزند سينا

ساخت وبلاگ

                  891 --  در پايگاه جهاني حسين  فرزند سينا     

                      

هان تا سررشته خود گم نكني

 خود را ز براي نيك بد گم نكني

  رهرو تويي و راه تویی و منزل تو                                            

هشدار كه راه خود بخود گم نكني

                                                               براي مطالعه و پژوهش جهت يادمان ابوعلي سينا دانشمند سترگ و متفكر و انديشه وري براي همه عصرها براي روزنامه در گير ودار 1400 سال گذار فرهنگ اسلامي چه فراز و فرودهايي را مي توان ديد. آدمي متحير مي شود. بررسي زندگي و دوران اين بزرگان و نوابغ  بلا كشيده ما نه به قصد لاف وگزاف و احساس تعصب ملي و بغض و كين به ديگران است. بلكه تكوين سير تكامل فرهنگ وتمدن انساني كه ما در طول تاريخ نقش داشته ايم و اينكه اين تكامل حاصل برخورد و تقابل و تفكر همه بشري با درجات مختلف و تلاش متفاوت بوده است.به راستي هم داستان تكامل عمومي بشريت داستان اميختن فرهنگ ها انباشت دستاوردهاي همه جوامع ؛ از فلسفه و علم غرب با فلسفه و علم شرق  نقاط تلاقي هم اوايي و تضاد و پذيرش ها و عالمان علوم چه با رنج  چه باگنج، اين انسان بود كه كاروان تمدن را تا به هم اكنون رسانده است. نوشتار منتخب ما هم شايد باز معرفي تلاش و پي جويي چنين انسانهاي فرادستي كه در زير جهل و خواب الودگي قرون هاي گذشته چگونه زيستند. ايده هاي والاي خود را با همه ممانعت ها نماياندند. نام و عملكردتك تك اين سربازان هوشمند عرصه فرهنگ وتمدن ما و حتا ديگر سرزمين ها  بايد كه همواره بعنوان الگو زنده نگه داشته شود.

 

چهارسده بعد از حضور اسلام (قرن ده مسيحي) انگاه كه امپراطوري عظيم اسلامي رو به ضعف و به تجزيه مي رفت.خلافت عباسي بازيچه شاهان واميران فئودال مناطق مختلف مي گشت. مردي با نام عبدالله بن سينا به بخارا كه در عصر ساماني كم از اشتهار بغداد را نداشت كوچ نمود. به شغل ديواني وارد شد. به فرمانداري خورمتين رسيد.  دختري زيبا و هوشمند بنام ستاره را به همسري گرفت. دو پسر حاصل اين ازدواج شد . خود او در پرورش آنها بخصوص با توجه به استعداد وافر حسين (متولد به سال 370 ه  حدود 980 مسيحي بدنيا آمد) كوشش مدام نمود.   ابو علي سينا – ابن سينا – شيخ الرئيس نامهايي بود كه دركنار بسي القاب محبت اميز و برخاسته از علم او بدو دادند. تا ده سالگي فارسي و عربي و علم خساب و فقه را آموخت . تا به 16 سالگي غالب علوم زمانه را آموخته و كارهاي درمان پزشكي او شهره عام ووخاص  گرديده بود. با مداواي شاه ساماني فرصت دراختيار گرفتن كتابخانه پر مايه شاهي را يافت. در بيست ودو سالگي با از دست دادن پدر به كارهاي ديواني پرداخت. دانش دوستان عصر نوشتن كتاب را از او خواستند. او نگاشتن در بسيار ي از زمينه هاي فراگرفته و تفكر نموده را تا آخر عمر كوتاهش يعني 57 سالگي فرونكاست. طب  ؛فلسفه ، رياضي، غذا، اخلاق ، دين، و غيره كه بالغ بر 240 مورد مي باشد. مثلا فقط بيست جلد كتاب الحاصل و المحصول ...  اين تحقيق ونوشتار در اين زندگي كوتاه مدام با فرار از حسودان ديواني تعقيب سلاطين مختلف، زندان و شكنجه و باز با يك شگفتي  معالجه حاكمي بخشوده شدن  دوباره وبه كتابخانه رسيدن و باز از درون زنداني ديگر به تفكرو نوشتن كتاب پرداختن بوده است.  محمود هاي حاكم با خيال اينكه همچنان كه دهقانان رعاياي سلطان بودند و مانند زمين و آب به اوتعلق داشتند دانش منداني چون او را نيز مانند غلامان ثنا گوي خويش مي خواستند پس وقتي او وابوريحان بيروني ، ابوسهل مسيحي و ابو نصر عراقي و ديگر دانشمنداني از اين دست را جهت گسيل به دربار خواسته بود باز فرار بسوي سرنوشت هاي جديد و مطالعه و نوشتار و معالجه مردم شروع مي گرديد . از ورزش و غذاي مصرفي تا علم اخلاق و ستاره گان و معالجات سنتي بكر تا قضاوت و قوانين اجتماعي و روانكاوي و غيره نظرات بسيار كارشناسي ابداع نمود كه با ترجمه تدريجي ان اغلب حكيمان وفيلسوفان غرب از آنها سود جستند و روند تازه اي در دمكراسي و دين و اجتماع   را در سرزمين هاي خويش شروع نمودند.

بااينكه بلحاظ محدوديت خاص روزنامه اي بنا نيست وارد ريز جزئيات مطالعات و برون دادهاي ژرف او كه دنيا را تكان داد و درس نامه دانشگهاهاي اروپاي متمدن گشت. اما بسيار فشرده بايد گفت كه در ترجمان متقابل فلسفه و نظرات شرق و غرب كه با هجوم مختلف اسلام بدان سو و لشگريان اسكندر مقدوني به اين سو موقعيتش را بوجود آورد نقطه نظرات انقلابي ابن سينا كه با مطالعه ترجمه هاي عربي انها و با تكوين انديشه هاي ارسطو و و ديگر فلاسفه و ايده هاي غربيان كتابها و نقطه نظراتش اروپا را تكان داد. شك نيست كه نقطه نظرات و انديشه و كتابهايش و فرهنگ غني و نوين اسلامي كمك فراواني به رنسانس پر بركت اروپا كرده است. انديشه ورزان اروپايي با همه تبخترو عدم جديت اما ابن سينا و ابن رشد را شناختند و با احترامي بي پايان آن دو را تا به هم اينك همپايه فيلسوفان بزرگ يونان كهن دانستند. كتابهاي انان به ويژه الشفا و القانون في الطب را اوج تفكر انساني دانستند. رساله ابن سينا درباره كاني ها بنياد زمين شناسي اروپاي سده سيزده را دگرگون كرد. نوشتن در فرايند توليد علم  اين عجوبه تاريخ انتها ندارد . شرح عمر كوتاه وي كه مدام در گير ودار حوادث اجتماعي و گرفتار حاسدان ، والامقامان بد سگال و فرار و ايست بوده است سرشار از مطالعه و تحقيق و ابراز تئوريهاي ناب و بزرگ درحد فلسفه جهاني انساني بوده كه در شرح ان اينجا ممكن نيست. فقط مي توانيم يك اداي ديني در حد وظيفه ژورناليستي  بعنوان موافقان و يادآ وران هر كسي كه در پروسه زندگي انساني در هر شرايطي گامهايي در جهت سامان و توضيح وتغيير آن به نفع توده ها بردارد انجام دهيم.  نگارنده متعجب است كه با همه دور بودگي زمان و تلاش نابخردان توده هاي مردم همواره او را يكي از سيماهاي پر توان كه مغناطيسش آشنايان به فرهنگ اقوام ايراني را بخود جلب مي كند ميدانند. او چون در بخارا زاده و پرورده شده ازبكستان از خودش مي داند . چون در پرتوفرهنگ اسلامي فرهيخته شد عالم اسلام او را از خود مي داند. چون در جامعه ايراني تلاش و خدمت كرد ايران او را از خود مي داند. به نظراو منحصر به هيچ يك نيست و به همه جامعه انساني متعلق است. او براستي يك انسان جهاني بود. مطالعه و شناخت ابن سينا و ديگر قهرمانان دانش ايران گذشته و تاريخي را به جد در همين ياد روز بوعلي ابن سينا فيلسوف  پزشك ... و يك انسان آزاده به همه خوانندگان بخصوص جوان توصيه مي نماييم.

 

                                                                   كورش مهيار – 26دی96

ا تفاقی دررهگذار شعر پارسی...
ما را در سایت ا تفاقی دررهگذار شعر پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhyarset بازدید : 157 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 11:47