928 = با استاد هنرهای تجسمی

                                تب و  تاب حقایق زندگی آدمها با آثار استاد

                                             مرتاض هجری

       در عصر پنجشنبه ای بارانی در آمفی تیاتر کتابخانه فومن شاهد همایشی بود صمیمی و بی پیرایه از هماوردی هنرپویان و جمهور مردم هنر دوست و قدر شناس برای یک دوست. از فرزند زاد بوم خود که با گذر از هفت دهه عمراما هنوز چون جوانی  استوار با قلم و رنگ پهنه بوم را می ساید. شعر می گوید . به نوستالوژِیک خاطره نویسی می کند و

    نقد می نویسد. استاد محمد تقی مرتاض هجری که پس این سالها نام آشنایی است که به دعوت کانون  فرهنگی خوش نام فرهت برایشان بزرگداشتی در خور احترام گرفته اند و خیل جمعیت حاضر و تشویق های مکررخبر از انتخابی بس موجه و نیکو می باشد. هنرمندان یا زاده شده یا ساخته می شوند و من در برابر مردی از جنس تلاش و تمرین و تجربه از هر دو نوعش استاده ام. اولینبار در بهار سال 56 بود که با ده همکلاسی هنرجویم به خیابان لاکانی رشت به ورک شاپ و نمایشگاه اثار رالیستی و سورال ایشان رسیدم و برخورد انسانی متواضع  و هنرمند جوان را دیدم. تا به اینک که بارها در نمایشگاه ها و تجلیل های مختلف ایشان برای مطبوعات قلم زده ام. با اینکه ایشان بی نیاز از هر گونه اغراق در تعاریف باشند اما بی دریغ شایسته آن هستند.

سالن همایش پر بود از اهالی و دوستداران هنر ،اصحاب رسانه و چقدر گرم و صمیمی تبلور یافت. اولین نگره و بازتاب جمعی هنر و هنرمند این صمیمیت و شادکامی و روشن اندیشی و حضور اندیشه های روشن است. چه لدت بخش و پر معنا که تا باد چنین بادا. سرعت  و دقت و مهارت کار و تکنیک ومحتوایش ستایش انگیز است.طراوت آثارش خود از دل بر آمده که بر دل می نشیند. تحلیل و تجلیل و واگویی کمیت و کیفیت استاد را دوستان اهل فن یک به یک عهده گرفتند. احمد قربانزاده شاعر و پژوهشگر ادبی  و نورالدین هاشمی پژوهشگر و از همکارانم در گیلان امروز ؛ نوری کیافر نویسنده و پژوهشگر افشین جعفری خواه کارگردان تیاتر و منتقد و سیاوش یحیا زاده نقاش و مدیر گالری پویا که برای حاضرین از دل بر گفتند هر انچه که باید از این بزرگوار گفته می شد. البته شایسته بود که در بخشی از هماورد آثاری از استاد محمد تقی مرتاض نیز زینت بخش این شب و مراسم  فرخ پی می گردید. برای استا دعمری با تن سالم و اوقاتی مدام در تولید آثار نو و بدیع را داریم.

اگر تنها بازتاب حقایق زندگی آدمها هنر نام دارد این همواره درزندگی استاد مرتاض وجود داشته است چرا که او هنر را نغمه ای برای انسان دانسته  و می داند. او پژواک  واقعیت ها ی اثارش را زندگی مردمی می داند که در نقش هنرمند میانشان زیسته است. به خوبی واقف است که برای نخست شدن میان مردم باید که محبوب قلوب بود نه فقط مشهور به هر قیمتی .برای استاد محمد تقی مرتاض زندگی سرشار از آرامش و استواری را آرزومندیم.

  «   درمغاک روانم

شعله هایی به رنگ سرب نیافروخت

غنوده بر خاکستر گرم

با طعم گس آرزوها    »                                                                

                                                                             کوروش مهیار -- MHYARSET.COM

ا